شیرینی
باز در دل غم مولای غریب است مرا
اربعین است و غم شیب خضیب است مرا
معمولا شبای جمعه مهمون مادربزرگ بودیم. که تو یه خونه قدیمی با دیوارای کاگلی و حیاط بزرگ که وسطش یه حوزچه با ماهی ها قرمز بود زندگی می کرد.
نهم دی ماه