نویسنده و عکاس:اسما رشیدی زمستون با تموم خشنی هاش فرا رسید و دوباره برگ های سبزِ درختانی رو که باغبون پیر بازحمت فراوان بادست های پینه بستش نگهداری و آبیاری میکرد ازش گرفت و فقط شاخه های بی برگ و ب
negar نویسنده و عکاس :اسما رشیدی
اکسپرسیونیسم: بیرونی کردن حالات درونی هنرمند اعم از ترس؛اضطراب؛نفرت و...یعنی بتوانیم درونیات خود رااز طریق عکس ب نمایش بگذاریم..
راستشو بخوای درونم پره...
ناشناس (تایید نشده) همه عکسهاتون واقعا زیبا هستن اما این یکی ی جورقشنگ به دل آدم میشینه..احسنت بر این قلم گویا و عکس پراز مفهوم و محتوا
ناشناس (تایید نشده) عکس و داستان زیبا و فوقعالده هستن
کاروان ها یک به یک رفتند سوی کربــلا
دیـدی آخـر مـانـد بر دل آرزوی کـــربــــلا
همچو بیداران بیدل در میان خاک و خون
کی شود جانم بگیرد رنگ و بوی کربـــلا
بنازم آنکه دائم گفـتـگوی کــــربـــــلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربــعـیـنـی با گریه میگوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد
خوب گوش کن!
صدای قدم ها؛
صدای سایش کفش ها بر سینه جاده ها؛
کسی می گوید بیا!
چند روز است که در راهی و باز هم خسته نمی شوی.
چون تو خوب این صدا را می شناسی.