با تو نبود مرا نیازی به کسی در هر نفسم فقط توام هم نفسی امروز اگر خسته شدم عیبی نیست فردای قیامتم تو فریاد رسی
یک زیارت اربعین ، پایین پا را خواستم از نجف تا کربلا، پای پیاده، دست جمع
400 کیلومتری عشق...
کاش پای دل ماهم به نوایی برسد...
از خستگی و درد لبالب باشم
حاشا به شکوه در بر رب باشم
خورشید بسوزان تن من را شاید
یک لحظه شبیه عمه زینب باشم
تمام راه بر پا داشتم بزم عزا در خود
ولی از پا نیفتادم، شکستم بی صدا در خود
شکستم بی صدا در خود که باید بی تو برگردم
قدم خم شد ولیکن خم به ابرویم نیاوردم
من گفته ام به همه این اربعین حرم هستم
این تن بمیرد آبرویم مریز یاحسین
دعا کنید که من اربعین حرم باشم...
کربلای عمر هرکس بیگمان خواهد رسید
روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید
عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان
ورنه در بستر به سَر عمرِ گران خواهد رسید
بار بگشایید اینجا کربلاست آب و خاکش با دل و جان آشناست اربعین است اربعین کربلاست هر طرف غوغایی از غم ها به پاست
15 روز تا قرار عاشقی...
15 روز تا اربعین...
باز در دل غم مولای غریب است مرا
اربعین است و غم شیب خضیب است مرا
اربعین راهیم… به لطف و کرم حسین … ان شاالله.
اربعین است و جهان یکسره هیأت شده است، حرم یار مهیای زیارت شده است...
بنازم آنکه دائم گفـتـگوی کــــربـــــلا دارد دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد به یاد کاروان اربــعـیـنـی با گریه میگوید همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد
یک زیارت اربعین، پایین پا را خواستم از نجف تا کربلا، پای پیاده، دست جمع
ما زائر اربعین و عاشوراییم
از نسل غدیر و حضرت زهراییم
با پای پیاده عازم کرببلا
سرباز سپاه زینب کبراییم