چگونه ناامید باشم، وقتی که خدای باران همان خدای من است؟ چگونه به خاطر خشکسالی ناامید باشم وقتی که خداوند راه دعا را نبسته است و مسیر امیدواری را باز گذاشته است؟ آری...
تو را آورده ام اینجا که مهمان خودم باشی، شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی، من از تاریکی شب های این ویرانه میترسم، تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی.