Pinned 6 سال 7 ماه ago onto اسما رشیدی رشنو
نویسنده و عکاس:اسما رشیدی
عکس گویاست,,نیازی نیست بگویم صبح ک از خواب بیدارشدم پایین امدم و خودم را به سمت حوض آب کشاندم و آبی به صورتم زدم و نسیم صبحگاهی به صورتم وزید و تازگی آن در حیاط وجودم پیچید
گلها را که دیگر نگو؛؛رقص کنان خود را برایم نمایان میکردند..
دروغ چرا حیفم آمد صورتم راباحوله خشک کنم؛چون آب حوض تازگی و نشاط خاصی روی صورتم نشانده بود
از شلخته گی حوله معلوم بود قبل از من کسی صورتش را پاک کرده بود و این یعنی حضور کس دیگری در خانه...
آری شما هم درست فکر میکنید؛با خودم فکر میکنم تنها نیستم...
حافظه ام دیگر کار نمیکند؛آخر یادم رفته بود دیروز صبح که باعجله خواستم برای خرید نان بروم بیرون؛صورتم رو باحوله خشک کردم و آن راشلخته آویزان کردم و رفتم...تنهایی
دیدگاهها
ناشناس (تایید نشده)نظر خود را در زیر بنویسید