برادر من اول مطلب را خوب بخوانید و روی مطلب تامل کنید و بعد یه چیزی بنویسید.... کجا نوشته که به پارسی ها توهین کرده و ....؟! اصلا معنی "پارس کردن" را حضرتعالی می دونید؟! چه ربطی به ایران و... داره این مطلب؟!!!! اینم کل مطلب با سند: الخصال , جلد۱ , صفحه۳۳۸ : حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ بُطَّةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْبَرْقِيُّ عَنْ أَبِيهِ يَرْفَعُهُ إِلَى زُرَارَةَ بْنِ أَوْفَى قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ اَلنَّاسُ فِي زَمَانِنَا عَلَى سِتِّ طَبَقَاتٍ أَسَدٍ وَ ذِئْبٍ وَ ثَعْلَبٍ وَ كَلْبٍ وَ خِنْزِيرٍ وَ شَاةٍ فَأَمَّا اَلْأَسَدُ فَمُلُوكُ اَلدُّنْيَا يُحِبُّ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَنْ يَغْلِبَ وَ لاَ يُغْلَبَ وَ أَمَّا اَلذِّئْبُ فَتُجَّارُكُمْ يَذُمُّونَ إِذَا اِشْتَرَوْا وَ يَمْدَحُونَ إِذَا بَاعُوا وَ أَمَّا اَلثَّعْلَبُ فَهَؤُلاَءِ اَلَّذِينَ يَأْكُلُونَ بِأَدْيَانِهِمْ وَ لاَ يَكُونُ فِي قُلُوبِهِمْ مَا يَصِفُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ أَمَّا اَلْكَلْبُ يَهِرُّ عَلَى اَلنَّاسِ بِلِسَانِهِ وَ يُكْرِمُهُ اَلنَّاسُ مِنْ شَرِّ لِسَانِهِ وَ أَمَّا اَلْخِنْزِيرُ فَهَؤُلاَءِ اَلْمُخَنَّثُونَ وَ أَشْبَاهُهُمْ لاَ يُدْعَوْنَ إِلَى فَاحِشَةٍ إِلاَّ أَجَابُوا وَ أَمَّا اَلشَّاةُ فَالْمُؤْمِنُونَ اَلَّذِينَ تُجَزُّ شُعُورُهُمْ وَ يُؤْكَلُ لُحُومُهُمْ وَ يُكْسَرُ عَظْمُهُمْ فَكَيْفَ تَصْنَعُ اَلشَّاةُ بَيْنَ أَسَدٍ وَ ذِئْبٍ وَ ثَعْلَبٍ وَ كَلْبٍ وَ خِنْزِيرٍ . --------------------------------------- الخصال / ترجمه جعفری ; ج ۱ ص ۴۹۳ : 43-زرارة بن أوفى مى‌گويد:بر امام سجاد(عليه السّلام)وارد شدم،فرمود:اى زراره!مردم در زمان ما شش طبقه‌اند:شير و گرگ و روباه و سگ و خوك و گوسفند.امّا شير،همان پادشاهان دنيا هستند كه هر كدام از آنها دوست دارند كه غلبه كنند و مغلوب نشوند،و اما گرگ،بازرگانان شما هستند كه چون چيزى را مى‌خرند از آن بد مى‌گويند و چون چيزى مى‌فروشند از آن تعريف مى‌كنند،و اما روباه،همان كسانى هستند كه از طريق دين‌هايشان روزى مى‌خورند و آنچه در زبان آنان است در دل‌هايشان نيست،و اما سگ(كسى است كه)با زبانش به مردم پارس مى‌كند و مردم از شرّ او،او را احترام مى‌گذارند،و اما خوك،نامردانى هستند كه به هيچ كار زشتى دعوت نمى‌شوند مگر اينكه اجابت مى‌كنند،و اما گوسفند،مؤمنانى هستند كه موهاى آنان كنده مى‌شود و گوشت‌هايشان خورده مى‌شود و استخوان‌هايشان شكسته مى‌شود،گوسفند در ميان شير و گرگ و روباه و خوك چكار كند؟ --------------------------------------- الخصال / ترجمه مدرس گیلانی ; ج ۱ ص ۲۷۶: -جعفر پور محمد بن مسرور براى ما حديث كرد كه گفت: محمد پور جعفر پور بطه ما را حديث كرد كه گفت:احمد بن ابى عبد اللّٰه برقى از گفتۀ پدر خود حديث را به زرارة پور اوفى رسانيد كه گفت:امام على بن الحسين به من گفت:اى زرارة مردمان در زمان ما شش گروه‌اند: شير،گرگ،روباه،سگ،خوك،گوسفند،پادشاهان چون شيراند كه هر يك از ايشان خواهند چيره باشند و مغلوب نگردند.بازرگانان شما:گرگ‌اند،زمانى كه مى‌خرند بدى كالا را آشكار مى‌كنند و چون مى‌فروشند از آن ستايش مى‌كنند،روباه آن گروهى‌اند كه بنام دين نانى مى‌خورند و آنچه را به زبان شرح مى‌دهند در دل مخالف آن‌اند.سگان مردمانى هستند به زبان كه چون سگ با زبان خود مردمان را مى‌گزند و مردمان از بيم نيش زبان ايشان را گرامى مى‌دارند.خوك كسانى هستند كه خوى زنان دارند و بهر ننگى خوانده شوند مى‌پذيرند.گوسفند گروه مؤمنان‌اند كه رنج مى‌كشند و موى ايشان را مى‌برند و گوشت اينان را مى‌خورند و استخوانهاى آنان را خرد مى‌كنند،چون كه اين گوسفند ميان چنگال شير و گرگ و روباه و سگ و خوك گرفتار است. --------------------------------------- الخصال / ترجمه فهری ; ج ۱ ص ۳۷۸: 43-زرارة بن اوفى گويد:خدمت امام زين العابدين(عليه السّلام)رسيدم فرمود:اى زرارة مردم زمان شش طبقه‌اند شيراند و گرگ و روباه و سگ و خوك و گوسفند اما شير صفتان پادشاهان دنيا هستند كه هر يك ميخواهد او بر ديگران پيروز گردد نه ديگران بر او و اما گرگ طبيعت:بازرگانان شما هستند كه بهنگام خريد كالا را نكوهش كنند و بهنگام فروش از كالا ستايش نمايند و اما روبه صفتان همين افراد عوام فريبند كه از رهگذر دين نان ميخورند و در دل آنچه را كه بزبان توصيف ميكند باور ندارند و اما سگ،همان فردى است كه با سخن گفتن خود هم چون سگ بر مردم پارس ميكند و بخواطر نيش زبان احترامى نزد مردم دارند و اما خوك همين نامردانند كه بهر پليدى تن در ميدهند و اما گوسفند،مؤمنانى هستند كه پشمهايشان را ميكنند و گوشتهايشان را ميخورند و استخوان‌شان را مى‌شكنند و از گوسفندى كه ميان شير و گرگ و روباه و سگ و خوك گرفتار است چه ساخته است‌؟ --------------------------------------- الخصال / ترجمه کمره ای ; ج ۱ ص ۳۰۰: جعفر بن محمد بن سرور براى ما حديث كرد گفت محمد بن جعفر بن بطه ما را حديث كرد گفت احمد بن ابى عبد اللّٰه برقى از گفتۀ پدرش حديث را بزرارة بن اوفى رسانيد كه گفت حضور امام چهارم رسيدم،بمن فرمود اى زراره؛مردم در زمان ما شش طبقه‌اند شير،گرگ،روبا،سگ خوك،گوسفند،پادشاهان چون شيرند كه هر كدام آنها ميخواهند غالب باشند و مغلوب نگردند، بازرگانان شما گرگند هنگامى كه ميخرند بدى كالا را ميگويند و چون ميفروشند از آن تمجيد ميكنند روباه آن كسانيند كه بنام دين نان ميخورند و آنچه را بزبان شرح ميدهند در دل خود قبول ندارند. سگان مردمان بدزبان و فحاشند كه چون سگ با زبان خود مردم را ميگزند و مردم از ترس نيش زبان آنها را احترام ميكنند. خوك آنانند كه طبع و خوى زنان دارند و بهر هرزگى و ننگى خوانده شوند ميپذيرند. گوسفند مؤمنان رنج كشند كه موى آنها را ميبرند و گوشت آنها را ميخورند و استخوانشان را خرد ميكنند،چه كند گوسفندى ميان چنگال شير و گرگ و روباه و سگ و خوك‌؟؟!

لطفاً متن بالا را بخونید... به دقت مطلب ربطی به "ایران" نداره...