v.dadgar68

Pinned 5 سال 2 هفته ago onto صفحه اختصاصی

خاطره ای از شهید صیاد شیرازی
خاطرای از شهید صیاد شیرازی   دوره ی تکاوری، بین شیراز و پل خان ؛ به سمت مرودشت. دانش جوها رابرده بودم راه پیمایی استقامت. از آسمان آتش می بارید. خیلی ها خسته شده بودند . نگاهم افتاد به صیاد؛ عرق بدنش بخار می شد و می رفت هوا. یک لحظه حس کردم دارد آب می شود، آتش می گیرد و ذوب می شود . شنیده بودم که قدرت بدنی بالایی دارد. با خودم گفتم: این هم که داره می بُره. رفتم نزدیکش. گفتم . اگه برات مقدور نیست، می تونی آروم تر ادامه بدی. هنوز صیاد چیزی نگفته بود که یکی از دانش جوها خودش را رساند به ما . ـ استاد ببخشید! ایشون روزه ن. شونزده ـ هفده روزه . روزه است؟؟!! . بله. الان ماه رمضونه، صیاد روزه می گیره. ایستادم. جا ماندم. صیاد رفت، ازم فاصله گرفت . ۲۱ فروردین سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی به دست منافقین کوردل تبریک و تسلیت باد. منبع : یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 10 . 
دیدگاه‌ها
ناشناس (تایید نشده)
سردار دوست داشتنی روحت شاد ، تو همیشه در دل و جان تک تک مومنین جای داری و زنده بودنت را در کنار خودمان واقعا حس می کنیم ، خودت می دانی واقعا دوستت داریم و از راهنمایی هایت بهره می بریم ، شادی روحش یه صلوات و یک حمد با اخلاص !
نظر خود را در زیر بنویسید
پیوستهای مرتبط با موضوع

جهاد و شهادت

عکس شهید محسن فخری زادهسردار سپهبد حاج قاسم سلیمانیزائران شلمچهسالروز فتح خرمشهرشهادت امام علی علیه السلامخون شهدادفاع مقدسعکس شهید محسن فخری زادهشهادت امام سجاد علیه السلامشهادت امام موسی کاظم علیه السلامشهید علی صیاد شیرازی
شهادت ابومهندس
پیوستهای کاربر

v.dadgar68

عوامل پشیمانی انسان
رزق و روزی
پنج دلیل دوست داشتنی بچه ها از نظر پیامبر اکرم صلی الله علیه
ایمان به غیب
توصیه مقام معظم رهبری به جوانان جهت استفاده از ماه رجب و اعتکاف
مذاکره با آمریکا
پیوستهای موجود در این گروه

صفحه اختصاصی

اطاعت از خدا
نشستن در مسجد
راه شناخت محبت راستین
ارزش سکوت در اسلام
خودکشی
احمق های درجه یک
پیمایش
ورود کاربر
دیدگاه‌های اخیر
کاربران آنلاین

هم‌اکنون 0 کاربر آنلاین هستند.

کاربران جدید
بالا